روند بلندمدت بازار سهام را واقعیتهای سیاسی و اقتصادی تعیین میکنند. فاکتورهایی مانند رونق اقتصادی، تورم، قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی، قیمت ارز در داخل و غیره عواملی هستند که روند بلندمدت بازار سهام را مشخص میکنند، اما در کوتاهمدت نوسانات روزمره بازار غالبا به دلیل فشار عرضه و تقاضا مشخص میشود و میتوان آن را تا حدی به وسیله روشهای تحلیلی تکنیکال بررسی و حتی گاهی پیشبینی کرد. در حالحاضر روند بلندمدت بورس کاملا صعودی است و در پی حرکتی که از اسفند سالگذشته در بازار سهام آغاز شد، رشد خیلی خوبی رقم خورد و سود خوبی نیز به سهامداران رسید که دلیل آن تورم سنگینی بود که در جامعه نیز شاهد آن هستیم. پیشبینی میشود این روند بلندمدت صعودی ادامهدار باشد و تا انتهای سالجاری ما شاهد تداوم رشد قیمتها در تالار شیشهای باشیم.
برای سالبعد نیز رشد بسیار بزرگتری برای بورس و پرتفوی سهامداران پیشبینی میشود. این رشد اما نه به دلیل رونق اقتصادی بلکه به سبب تورمی که در صنایع انرژی و کالاها بهوجود آمده است، رقم خواهد خود.
در انتهای اردیبهشتماه شاخصکل بعد از رسیدن به سطح یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحد صرفا به دلایل تکنیکال، وارد یک روند اصلاحی نزولی شد.
محاسبات نشان میدهد این حرکت اصلاحی احتمالا باید تا محدوده یکمیلیون و ۴۵۰هزار الی یکمیلیون و ۴۸۰هزار واحد ادامه پیدا کند. این حرکت کاهشی مطلقا به دلیل فاکتورهای واقعی اقتصادی نبوده، بلکه صرفا به دلیل رفتارهای تکنیکی و طبیعی بازار سهام است که به واسطه فشار عرضه و تقاضا بهوجود میآید. معمولا حرکتهای اصلاحی با سه موج انجام میشوند. موج نزولی اول از یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحد تا یکمیلیون و ۵۱۵هزار واحد ادامه پیدا کرد. در این نقطه شاهد مثبتشدن بازار بودیم.
در سه روز اخیر بازار حرکت مثبت متوسطی را انجام داد ولی پیشبینی و تحلیل تکنیکالیستها این است که بازار مجددا به حرکت نزولی ادامه میدهد و سطح حمایت یکمیلیون و ۵۱۵هزار واحد را به سمت پایین شکسته و تا یکمیلیون و ۴۸۰هزار تا یکمیلیون و ۴۵۰هزار واحد به نزول ادامه میدهد. در آن نقطه مانند فنری که جمعشده باشد انتظار داریم بازار صعود جدیدی را همراه با حجم معاملاتی بالا آغاز کند و حتی بتواند سطح قبلی یعنی یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحد را بشکند.
اما جدا از بررسی روند کلی شاخص، در مورد وضعیت کلی بازار بهنظر میرسد شاهد چرخش پول از صنایع بزرگ به سمت صنایع کوچک باشیم.
این اتفاق در مواقعی رخ میدهد که نقدینگی خارجی از بیرون بازار به بورس وارد نشود. دقیقا برعکس اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داد. زمانهایی همانند سال۹۸ و ۹۹ که سرمایههای جدیدی وارد گردونه معاملات سهام شد، به قدری میزان نقدینگی بالا رفت که صنایع بزرگ همانند فلزات، پتروشیمی، پالایشی و بانک و خودرو توانستند رشدهای خوبی را انجام دهند، اما در مواقعی همانند حالحاضر بهنظر میرسد بیشتر پول اهالی حرفهای بازار سهام است که از یک صنعت به صنعت دیگر چرخش میکند.
از این منظر بهنظر میآید در شرایط فعلی غیر از اصلاحی که در کلیت بازار شاهد آن هستیم، یک چرخش پول نیز از صنایع بزرگ همچون فلزات، پتروپالایشگاهها، بانک و خودرو به صنایع کوچک مانند غذایی، دارو، سیمان و امثال آن و حتی سهام کوچک پروژهای انجام شود. میتوان اثر این را در مقایسه شاخصکل با هموزن دید.
میدانیم که شاخصکل بیشتر معیاری برای سهام بزرگ است نه کل بازار؛ درحالیکه شاخص هموزن میتواند معیاری برای کل بازار و سبد سهامداران باشد. اگر این مقایسه را انجام دهیم، میبینیم در رشدی که از اسفند تا اردیبهشت در بازار حاکم بود، حرکت این دو شاخص کاملا شبیه هم بود اما از زمانی که بازار وارد فاز اصلاح شد، شاخص هموزن که نشانهای برای سبد سهامداران و وضعیت واقعی بورس است، نزول بیشتری را نسبت به شاخصکل تجربه کرد. در روند صعودی سه روز اخیر هم اگر این مقایسه را انجام دهیم، میبینیم این بیشتر شاخصکل بوده که رشد کرده و شاخص هموزن رشد مساوی نداشته و صعود بسیار کمتری را تجربه کرده است، از اینرو بهرغم اینکه شاخصکل در روزهای اخیر روند مثبت خوبی را تجربه کرده اما اگر از اهالی بازار بپرسیم، چنین روندی را در ثروت خود مشاهده نکردهاند. دلیل این است که شاخص هموزن مسیر تکنیکالی که گفته شد را انجام میدهد اما شاخصکل به دلیل معاملات حقوقی، معاملات بلوکی و گاه دستکاریهای دولتی روندی تصنعی را نشان میدهد.
پس در مجموع میتوان گفت بازار سرمایه در بلندمدت بهسمتی میرود که واقعیتهای اقتصادی حکم میکند، از اینرو انتظار میرود روند مثبت فعلی در کوتاهمدت ادامه نیابد و در چند روز آتی بازار دوباره منفی شود، اما بعد از آن یعنی حدودا یکماه دیگر بورس دوباره وارد فاز مثبتشد و در آن زمان نه سهام بزرگ، بلکه سهام کوچک لیدر بازار شده و میتوانند حرکت صعودی خوبی را در نیمه دوم امسال انجام دهند.
به سهامداران توصیه میشود در روند اصلاحی فعلی روی اصلاح پرتفوی خود تمرکز کرده و سعی کنند در مثبتها و منفیهای کوتاهمدت سهمهای بزرگ و سنگین خود را تا حدودی با سهام کوچک و چابکتری که با پول کمتر میتوانند رشدهای بیشتری کنند، جابهجا کنند تا در موج بعدی بتوانند روی روند صعودی سوار شده و سود مناسبی را کسب کنند.